خداحافظه‌ای که با لباس سفید و نوری طلایی اطرافش است. می‌گوید: "پریشانم، من برای ستایش عیسی آمده‌ام." پاسخ می‌دهم: "اکنون و همیشه."
"این شب به همه ملت‌ها دعوت می‌کنم تا عشق مقدس را بپرستند. جنگ ابتدا در دل‌های پر از خودخواهی با کمترین توجهی به خدا یا همسایه پدیدار می‌شود. وقتی جنگ در دل‌ها است، همچنین در دولت‌ها و بنابراین در جهان نیز هست. پسرم من را به عنوان فرستادهٔ عشق مقدس فرستاد تا دل‌ها را وادارد که از شر برگردند و خوب انتخاب کنند. هیچ جنگ بدون خسارت نیست. هیچ کشوری نمی�برد که نپذیرد. این شب می‌خواهم شما اجازه دهید خون بره کافی باشد. مجاز به نابودی نسل بشر توسط کمبود عشق نباشید. دعا کنید، دعا کنید، دعا کنید."