مادربزرگ اینجا است با عنوان مریم مقدس گوادالوپه و دارای تسبیح نوزادی که اطرافش قرار گرفتهاست. او میگوید: "تسبیه به عیسی."
"عزیزان، پسرم اجازه داده است تا دوباره با شما سخن گویم. من آمدهام تا کمک کنم که جایگاه خود را در تاریخ و رویدادهای جاری بشناسید. من آمدهام تا به شما کمک کنم که جایگاه خود را پیش خدا فهمیده باشید. شما مشغول شکست دشمن در یک سرزمین دور هستند؛ اما او را در کشور خود با شکل قانونی کردن سقط جنین نمی�یدهاید. شما او را در دلهای خود وقتی گناه میکنیدهاید، نمی�یدهاید. هنگامی که برای توقف این جرم از سقط جنین هیچ کاری نکنید، گناه میکنید. اگر صداهای خود را به ویژه پیش تخت پسرم با دعا علیه سقط جنین بلند نکند، این گناه ادامه خواهد یافت و دشمن همچنان دلها را فتح خواهد کرد."
"از خدا انتظار ندارید که قوانین شما را پذیرد. باید خودتان به قوانین او پیوسته باشید. پسرم بسیار صبر کرده است در حالیکه زندگیای که درون رحم میسازد، نابود شدهاست. اما، عزیزان، صبرش کمتر و هشدارهای آسمان کمتر میشود."
"هنگامی که سقط جنین قانونی شد، آینده کشور شما برای همیشه تغییر کرد. رهبران جهانی نابود شدهاند، همچنین دانشمندانی بزرگ. عیسی من را دوباره به شما فرستاده است و از پایان دادن دشمن درون میخواهد. به سقوت جنین خاتمه دهید. سپس کشورتان مجدداً آباد خواهد شد."
"عزیزان، امشب آمدهام تا رحمتی دل مادر را برای شما پیشنهاد کنم. کشورتان شروع به تجدید حیات روحانی تحت این رئیسجمهور کرده است. امید من آنست که کوتاهتر از توقف دادن سقط جنین قانونی نباشد. امیدی در دعاهایتان دارم. گروههای زیرکشی را بیشتر ترس ندارید تا گناه."
"باید فهمیده باشید که نیازی به یک نظم جهانی جدید نیست--جهان نیاز دارد به دل نوین. نیازی به حکومت جهان واحد نیست--جهان نیاز دارد به قلبی مقدس و عالمگیر از محبت مقدس. زندگی شروع و پایان دارد مطابق با اراده الهی خدا. تنها خدا باید تصمیم بگیرد وقتی و چگونه هر زندگانی آغاز و ختم شود. هر بار که انسان در این فرایند دخالت میکند، دل جهان بیشتر از برنامه خدای دورتر است. آنگاه ناخوشایندی به دلها وارد شده و جنگ و خشونت را تجربه کنید."
«فرزندان عزیزم، من برای پسرم درخواست یک پنتیکوست جدید میکنم که زودتر بر روی تمام زمین بیاید -- یک پنتیکوستی که همه دلها روشن شده باشند دربارهٔ جایگاهشان پیش از خدا. در این ساعت روشنی، هیچ چیز زیر پوشش تاریکی مخفی نخواهد ماند -- همه به نور آورده خواهند شد. با من برای این نعمت دعا کنید.»
«فرزندان عزیزم، من آمدهام تا شما را در پایان دادن به حکومت ترسناک شیطان در دلها کمک کنم. ساعت نعمتی که میگویند بر روی شماست. دلهایتان را باز کنید، فرزندان عزیزم، و پاسخ دهید.»
«فرزندان عزیزم، اجازه ندید تا دعاهای شما از ترس بیرون بیاید، بلکه از محبت. چه بیشتر محبت در دلهایتان دارید، نزدیکتر به پسرم و من هستید. پیروزیام در هر قلبی است که در محبت مقدس زندگی میکند. اجازه دهید پیروزیام این شب در دلهایتان فرمانروایی کند.»
«شما را شیطان ترساند یا باعث شک نکند. آیا من نیستم؟ آیا مادر شما نیستم؟ بیگمان، شماست که زیر پردهام و در تقاطع بازوهایم هستید. من شما را این شب فراخواندم تا به درخواستهایتان گوش دهیم. این مکانی است که برای همه ملتها و هر نسل جدا کردهام. برکت و لطفم از اینجا برای تمام نسلها باقی میماند. اینجاست که قلبم رحمتی بر تمامی دارد.»
«فرزندان عزیزم، تشکر من از شما است به خاطر اینکه با من در برابر گناه سقط جنین دعا کردهاید. من آمدهام تا شماست را اطمینان دهیم که آسمان گوش میکند به دعاهایتان. چونکه شما برای روشن کردن این میدان کوشا بودهاید، حالا آسمان دلها را روشن میسازد. نشانههای نعمت همه اطراف شماست دیدار میکنید. نشانهایی از نورها الهی دیدهام. پس فرزندان عزیزم، ناامیدی نکنید بلکه بدانی که من با شما هستم و شما را دوست دارم. به من اعتماد کنید چنانچه من به شما اعتماد دارم.»
«این شب، فرزندان عزیزم، برکت محبت مقدسام را برای شماست میگزینم.»