خداونده با عنوان پناهگاه عشق قدسی میآید. او میگوید: "سبحان جیسیس. دخترم، امروز در این لحظهٔ حاضر تو آرامش و امنیت قلب من را احساس میکنی. زمان نزدیک است که تو و همه کسانی که در جهان هستند به چالش کشیده خواهند شد مانند هرگز پیشتری. آن یک زمانی از گمراهیهای بزرگ خواهد بود، چنانکه دنیا هیچگاه تجربه نکردهاست. فراوانی جای خود را به نیاز دادن میدهد. ضروریات دوباره تعریف شدهاند. سیستمها اقتصادی توسط کسانی که در جستجوی قدرت هستند سرقت خواهند شد. مهمتر از همه، در این تاریکترین ساعت ایمان شما با دشمن من آزمون خواهد خورد که دین را به دست خودش گرفته و آن را به عنوان یک وسیله برای رسیدن به قدرت استفاده میکند."
"فقط توسط ریزش نعمت از قلب مادر آسمانی تو فرزندانم به امنیتی خواهند رسید. با نعمت این پناهگاه آسمانی، غیرممکن ممکن خواهد شد."
"شاید برخی از این نشانهها را که من میگویم در میان شما دیدهاید. شاید باور دارید ساعت تاریک نزدیک است. من آرزو داریم فرزندانم بفهمند فقط شروع شدهاست."
"بگذار پیام عشق قدسی من پایهٔ تو باشد. بگذار یقین پناهگاه عشق قدسی--قلب بیعیبی من--بر برنامههای دشمن برای ناآرام کردن آرامشت تأثیر گذارد. در پناهگاه پیام عشق قدسی پنهان شو، زیرا این آغوش قلبم است."
"امروز کنفرانس قلبهای متحد ما را به عنوان یک ارتش قدرتمند علیه برنامههای شیطان بلند میکنم. در آخر، عشق پیروزی خواهد یافت."