۲۰۱۸ اوت ۱۲, یکشنبه
پیغام پدر ابدی

پسران عزیز، من پدر شما هستم که امروز در روز جشن من میآیم تا به شما بگویم:
من بسیار دوست دارید! من محبت هستم! و تنها روحها میتوانند مرا بشناسند، فقط از طریق محبت میتوانستند مرا یابند.
من رودخانهٔ محبت هستم، من منبع محبت هستم، من مبدأ و همان محبت هستم و تنها کسی که در محبت زندگی کند میتواند در من بزند و من نیز در او بزیستم.
اگر میخواهید مرا بیابید، از طریق محبت به نزد من آیید و در محبت باشید.
دلهایتان را برای محبتم باز کنید، آنرا پذیرفته و با زندگی خودشان که پر از دعا و قربانیهای محبت است، آنرا به همه منتقل کنید تا سرانجام تمام بشریت بتواند در محبت شما، محبت من را ببینند، بحس کنند، بدانند.
هنگامیکه تمامی بشر محبتم را شناسده باشند، آنگاه در قلبهای همه غلبه خواهم کرد.
اگر شما فرزندانی که از من دور هستید، اگر محبت باشید و در محبت زندگی کنید، آنگاه فرزندان دورتر از من نیز میتوانند مرا به وسیلهٔ محبتمون بشناسند و بحس کنند.
و سرانجام همه به بازویم فرار خواهند کرد! و هنگامیکه آنها را در آغوش خود گیروم، آنگاه غلبهی من خواهد بود و شورشی که از آغاز دشمن مرا بودهاست، پس از جنگی هزاران ساله با من شکست خورد.
و سرانجام محبت من برای محبت در دلهای پرمحبتی که پر از محبت هستند غلبه خواهد کرد.
محبت باشید و آنگاه محبت ابدی، همان چیزی که خود هستم، به زندگی شما خواهد آمد و با کمکتان عجایبی را برای محبت انجام میدهد تا بشریت زخمی شده توسط گناه، جنگ، خشونت، شر، خویشتنگرایی، ناپاکی و چنین بیتوجهی بزرگ و سرد شدن دلها، عدم احترام.
آنگاه حقیقتاً دلهای به محبت الهی من باز خواهد شد و آن محبت غلبه خواهد کرد تا زخم این بشریت بدون خدا را درمان کند که با دوری از من، خود را از منبع یکتأ محبت دور کردهاست. بنابراین قربانی همه گونه شرها مانند جنگ، نفرت، اختلاف، گناه، تخریب شدهاست.
و سرانجام محبت غلبه خواهد کرد و تمام دلها زمین نوینی که برای شما آماده میکنم را خواهند شناخت، آنکه سرزمین صلح، سرزمین محبت است.
آما ماریا! او که تصویر کامل محبتم هست.
او که انعکاس کامل محبت الهی من است. در مریم، مرا به پاکترین شکل از آفتابتابان خورشید در آینهای بسیار روشن بازتاب میدهم.
در مریم، اشعههای عشقم و فضل الهیم را بازتاب میدم و آنها را با قدرت بیشتری و روشنایی بیشتر از اشعهٔ خورشید در یک دریاچه آب پاک تابانده میکنم.
پس هر کس که میخواهد عشقم را احساس کند، دیدنش کند، فهمیدمند، ابتدا به مریم برود.
در عشق او از عشق من حس خواهید کرد، در لطف او از لطف من حس خواهید کرد، در مهربانی او از مهربانی من آگاه شوید. و سپس، حقیقتاً، آنها قادر به رسیدن به من با دل باز عاشقی و خیرخواهی برای شناخت و عشقم میشوند.
بله، مریم امام الهیام است که از طریق او همه قلبهای تشنهای را که در طلب عشق هستند، صلح، حقیقت به خود جذب میکنم.
بله، مریم دام الهیم من است تا گناهکاران دور از من گرفتار شوند و با عشقش آنها اسیر عشق خویشتنم گردند.
اوه! مریم را به دانش همه برساند.
چقدر بیشتر شناخته شده و عاشقیده شود، من نیز بیشتر شناخته شده و عاشقیده میشوم و عشقم در جهان غلبه خواهد کرد. زیرا پسرم را از طریق خود مریم به دنیا فرستادم و میخواهم که جهان دوباره با پسرم اولاً از طریق مریم به من برگردد.
او کانال الهی است که از طریقش پسرم برای نجات شما وارد جهان شد و او راهیست که همه ما باید بر روی آن بازگشتیم تا به من برسیم.
بله، میکنم. میخواهم مریم را شناخته شده سازید، زیرا در شعله عشق مریم هر کس از شعله عشق خویشتنم آگاه خواهد شد. و هنگامی که همه این عشق را قبول کنند، آنگاه غلبه خواهند کرد و دشمن من سرانجام شکست خواهد خورد.
اوه! چقدر تو را دوست دارم! بسیار زیادی تو را دوست دارم! شما را یک به یک انتخاب کردهام تا با عشق اینجا باشید.
و با عشق از شما میخواهم: 'بله' من را بدهید.
چون که اگرچه فرزندانم را بسیار دوست دارم، دیگر نمیتوانم چنین بسیاری گناه و کفرانی که روزانه مرتکب میشوند تحمل کنم.
و همین دلیل است که برای پاکسازی این جهان که خود من آفرید آمدهام و با آتش، یک آتش داغتر از سدوم و عمره خواهد آمد.
بلکه آتشی که بر سدوم و عمره فرود آمد مانند باد گرم تابستانی در مقایسه با آتشای است که روی زمین ریختهام تا آن را پاک کنم.
پس تبدیل شوید بدون درخواست! زیرا هنگامیکه این آتش گذشته باشد، سنگی بر سنگ باقی نخواهد ماند.
وه به آنهایی که بیرون از عشق من و خارج از لطف من هستند!
بله، عذاب بسیار سخت خواهد بود! من نور خود را به دلها میفرستم، نور روحم. سپس همه گذشته زندگیشان و اشتباهاتشان را نه با چشمهایشان بلکه با چشمهایم خواهند دید، چنانکه من میبینم.
و ترس از خطاهای شان و گناهانشان بسیار بزرگ خواهد بود که بسیاری نمی�بردهاند و مردهاند.
بله، همه احساس خواهند کرد چقدر شما من را آزار دادهاید، آنها درد خودم را احساس خواهند کرد. من به دلها دردی که برای هر گناه، هر خطایی که انجام دادید، فرزندان عزیزم، احساس کردهام، منتقل میکنم. و این درد بسیار بزرگ خواهد بود تا بسیاری نمی�بردهاند.
پس من میگویم: اکنون تبدیل شوید! وقتی که حاضر هستم هزار بار در روز شما را بخشیدن!.
بله، بسیار دوست دارم توهای! همهیشان را خیلی دوست دارم و رستگاری همهشان را میخواهم تا حدی که آمادهام هر چیز را ببخشیم، گذشتهای از بین ببریم و زندگی جدید به تمام کسانی بدهیم که خواهند بود فرزندان من و خواهند بود مرا دوست دارند.
آه! خیلی دوست دارم آنها! تا حدی که اگر لازم باشد پسرم را دوباره برای نجاتشان به دنیا میفرستم، تا دوباره بر روی صلیب بمیرد.
بله، نمی�بردهاند از عشقشان، نمی�بردهاند!
خیلی دوست دارم توهای! شما بذرهای من هستید، بذرهایی که از من بیرون آمده و در این دنیا کاشتهام تا مرا بشناسید، مرا دوست داشته باشید و میوههای عشق واقعی برای من بریزید.
پس درختان خوب باشید که این میوهها را بهدست آورند، چون زودتر از آنکه بیایم تا آنها را طلب کنم، فرزندان عزیزم. و درختانی که میوه نمی�بردهاند قطع شده و برای همیشه در تاریکی انداختهمیشوند.
من عشق هستم! فقط عشق میخواهم! به من عشق بدهید! به من عشق بدهید، سپس همهی چیز را به من دادهاید.
و وقتی که همهچیز را به من دادند، سرانجام در هرکس تمام خویش هستم و آنگاه پدرانهٔ عشقی برتری خواهد یافت.
روزنامه ماریا دختر عزیزم را روزی میگویید..
چون از طریقش، من همیشه دلهای شما را با عشق پر خواهم کرد.
تسبیح به رشتهٔ پنهانترین وجود من لمس میکند. او ریشههای محبت مرحمتی من را لرزاند و وقتی که آنرا دعا کنید، نمیتوان از شما سرپیچی کرد. بنابراین بر همه نعمتها را میریزم، رحمتها را میریزم.
شادمانند کسانی هستند که به تسبیح قدسیترین دخترم مریم معصومه ایمان دارند، زیرا حقیقتاً به این تمام چیزها را خواهم داد، همه چیزها.
و برای کسی که تسبیح دعا میکند، نجات را با قسم یاد میکنم. تمامی نعمتهای من را بر آن روح خواهم ریخت تا مقدس شود. اگر گناهکار باشد پیش از مرگ تبدیل خواهد شد، در برابر من لطف خواهد یافت و حقیقتاً میراث جلال ابدیام را به دست آورد.
بچههایم، زمان کوتاه است، پیامهای دخترم مریم را به همه بدهید.
تسبیحها و گروههای دعا را تکثیر کنید، زیرا تنها نور در این ساعت تصمیمگیرندهٔ بشریت خواهند بود که تاریکی شب شروع شدهاست. زودتر یا دیرتر شب عمیق خواهد شد و دیگر هیچ نوری نخواهد ماند. فقط در این تسبیحها نور نعمتام قلبهای را روشن میکند.
بروید! و به همه این نور را بیاورید!
من شما را دوست دارم و برکت میدهم.
تو را، مارکوس، پسر محبوب من که همیشه با وفاداری به من عشق ورزید و سعی کرد همهچیز از پدرانهٔ بزرگتر مرا منتقل کند، برکت میدهم.
بله. بابت تو، فرزند کوچکم، چقدران مردم مرا شناختند، چقدران یادگرفتند من را «پدر» بخوانند، چقدران از مرزهای محبت پرستاری، محبت خدمتکاری و حتی محبت ترس، محبت دوستی بهطوریکه سرانجام به محبت فرزندانه رسیدند که میخواهم.
برای همه آنچه کردی، انجام دادی، اکنون فراوان برکت یابد.
کارهایت بیشتر حاصل بده تا من را شرف و جلال و ستایش بیاورند.
ادامه ده که پسر محبتآمیز برای من باشی که همیشه بودی.
ادامه ده که عشق باشی، زیرا در عشقت به همه بشریت از خودم آشکار میکنم.
عشق باش و سپس برای من تمام چیزها خواهی بود.
تو را نیز برکت میدهم، پسر کوچک محبوب کارلوس تادئو. بیشتر از محبت پدرانهام سخن بگوید، به فرزندانم بیشتر دربارهٔ محبت بزرگ مرا به همهشان بیان کنید.
تویی هم آینهای زندهٔ محبت پدرانهام باشی.
من تو را بینهایت دوست دارم، و برایت آماده هستم نه تنها یک جهان بلکه هزار جهان بسازم. بنابراین هرگز ترس نکن، محبت پدرانهام با توست و نظر پدرانهام همیشه به دنبالت است، تو را در همه لحظات نگه میدارد و هیچگاه، هیچگاه از تو جدا نخواهد شد.
هنگامی که تسبیح میگویی، رویت روی دختر محبوبم مریم را میبینم که با تو دعا میکند.
در صدای او صدا آن کسی است که به سوی من بلند شده و رشتهٔ پنهانترین وجودم را لمس کردهاست.
هنگامی که تسبیح مریم را میگویی، تو مرا خوشحال ترین چیزی میکنی زیرا از طریق او همه شایستگی و ستایشی برای عجائبِ انجامدادهام در او به من میدهی.
ادامه بده، پسرم، ادامه بده و فرزند را که به تو دادم دوست داشته باش. بدین وسیله نه تنها تمام قوت محبت مریم نسبت به تو بلکه همهٔ قدرت محبتم را نیز احساس خواهی کرد زیرا در این محبت پسرِ آسمانی، خداوندانهای که از آسمان است، تمامی قوّت و شدت محبتی که من دارم را تجربه میکنی.
و سپس احساس خواهی کرد چقدر تو را دوست داشتهام، چه قدرت خلق کردهام، چه قدر در طول زندگیات حتی زمانیکه مرا نمی�دی یا فکر نکردی به من، تو را دوست داشتم.
بله، با محبت به تو فکرم بود و همیشه بر تو نگهبانی میکردم. و آن من نیز هستم که با پسرت عیسی تو را تبدیل کردم، یک هدیهٔ زیبای برای دخترِ مریم از تو ساختهام.
و او به نوبهٔ خود تو را هدیهٔ زیباای خواهد ساخت که روزی وقتی برود تا تو را در بازویهای من بیاورد، به من میدهد.
آه! چقدر آن ساعتِ انتظار دارم! هنگامیکه حتماً تو را در آغوش خود گیروم و دیگر از تو جدا نخواهم شد.
بله، تو با پسری که بهت دادم هدیهٔ زیبای من برای همیشه خواهید بود. بنابراین همه فرمانهایش را وفادارانه دنبال کن.
به خود اجازه بده تا دوست داشته باشی، در محبت فرزندِ که بهت دادم دوست داشتنی باش و از آن طریق زیباترین محبتم را بشناسی؛ و هرچه بیشتر در این محبت غرق شوی، عمیقتر و شدتبخشتر مرجان پنهانای که پسرم دربارهاش سخن گفته بود را کشف خواهی کرد.
که هیچ چیز از محبتم بزرگتر نیست برای آن همه چیز ارزش دارد، تمام چیزیها به خاطر این مرجان فروخته میشود تا آن را بدست آورد. سپس روحت سرانجام کشف خواهد کرد زیرا من محبت هستم و در این محبت تو خودت را مصرف کرده و برای همیشه سوختگی خواهی داشت.
تو آرامبخشِ مرام! هنگامیکه از گناهان جهان غمیدم، به این زیارتگاه نگریستم و مارکوس عزیزم را میبینم که برای من و دختر محبوبم مریم کار میکند. و دلمرا آرامش پیدا کردهاست.
و همچنین تو را نیز میبینم، تو در سیناکها که برای دختر محبوبم، پسرم یسوع و من انجام میدهی. سپس اشکهایم متوقف شده و دلام، وجودمن شادمانه است، شادی میکند، از شادی لرزیدگی دارد، به خاطر تو فرزند عزیزم.
پیش برو، با تو خواهم بود همانطور که با پیامبرانم بودم. و از طریق تو سخن گویم و زمینت را درمان میکنم.
به همه به محبت برکت میدهم. تمام فرزندان عزیزم هستند.
محبت میخواهم! محبت باشید. محبتم را به این دنیا ببرید.
و سپس این جهان توسط خداوند عشق، در عشق برای عشق نجات خواهد یافت.
اکنون همهتان را با سخاوت برکت میدهم".
(مریم قدیس): "فرزندان عزیز، من ملکه و پیامآور صلح هستم.
ادامه دهید که روزانه تسبیحام را بگویید. برای تسبیحام شما و خانوادههایتان را نجات میدهم و به جهان صلح خواهیم داد.
اگر تسبیحام را بگوید، فرشتهٔ صلح سریعاً خواهد آمد، به برزیل صلح خواهد بخشید، به تمام بشریت صلح خواهد بخشید.
بر ضد کمونیسم دعا کنید.
تسبیحام را بگوید تا همه برنامههای شیطان نابود شود.
دعا کن، فرزندانم، زیرا هر روز انحراف بیشتر پیش میرود و هر ساعت یک فرزند دیگر از دست میدهم.
کار کنید، سربازانام، جنگجویانام! و هیچ روزی بدون انجام سیناکها و گروههای دعا در همه جا نگذرید.
بله. بروید! سیناکهایی بسیاری باشد، زیرا فقط آنها میتوانند این زمین زخمی شده توسط شرارت و شورش وسیعی علیه خداوند و عشقاش درمان کنند.
تنها این سیناکها میتوانند بام، رطوبت آسمانی باشند که این زمین را درمان خواهد کرد. و آن را دوباره به بیابان، زهکشی گناه تبدیل خواهد کرد: باغی از نعمت، زیبایی و قدسی مانند آغاز خلقت.
فرزندانم پیش بروید! راز لا سالته قدمهای بیشتری برداشته است. بنابراین باید حرکت کنید و سریعاً به همه جا پرواز کنید، پیامهام را ببرد.
راز لا سالتهام را بشناسید، ظهورم در لا سالت به تمامی فرزندانم. چون لا سالت فریاد عشق مادرانهام است. لا سالت پیروزی عشقم است.
آن جا از طریق عشقی که در اشکهایم ریخته شدهاست، به تمام بشریت نشان میدهم چقدر فرزندانم را دوست دارم و در عشقم همهی فرزندانم میتوانند عشق و محبت خداوند را احساس کنند.
پس پیامهای من از لا سالت را آشکار کنید.
۲۵ فیلمی از لا سالت، که پسرم مارکوس ساختهاست، به فرزندانم که این ظهورم را نمی�دیدهاند بدهید.
تا سرانجام فرزندانم آشنایی با اندوههایم، اشکهایم، راز پیدا کنند. و سرانجام همهی آنها به من 'بله' عشق میدهند که امیدوارم و خواستارش هستم تا از طریقشان قادر باشم قویانه عمل کنم و معجزهٔ بزرگ شعلهام عشقی در بشریت رخ دهد.
روزانه تسبیح من را بگوید!
هرکس تسبیح من را میگوید، هرگز محکوم نخواهد شد.
همهی شما را برکت دهم.
تو را برکت دهم، پسرم عزیز مارکوس.
گفتارهای تو در آغاز سیناکل، از من تشکر کردن برای معجزهای که ۲۷ سال پیش برایت کردم، به رشتهی نازکیترین وجودیام، قلب پاکدلیم رسید.
آری، دلم لرزید، با عشق و شادی فرح شد.
میدانم پسرم که در طول این سالها زندگی تو را از من تشکر کردهای و به چنین نعمتی بزرگ پاسخ دادهای که برایت دادم.
تو فرزندی هستی که همیشه بر تو حساب میکنم و میدانی عشقات هرگز من را ناامید نخواهد کرد، چون تا کنون نیز نکردهاست.
پیش برو، پسر دلیر عشقی برای من باش.
آری، در تکرار، بیشازحدی عشق تو به من، فرزندانم نیز بیشازحدی عشقم را احساس خواهند کرد.
و بدینگونه پسرم، همهی آنها خودشان را به من با عشق و برای عشق میدهند. سپس قلب پاکدلیم پیروزی خواهد یافت.
از طریق عشقی که جانهای جدیدی خلق کردهاست، در عشق ساخته شدهاند تا از عشق مرا دوست داشته باشند.
به تو هم، پسرم عزیز کارلوس تادئو، برکت میدهم و از آمدنت شکرگزاری میکنم. ۵۹۹۰۰۰ خار از دل پاک من این روزها که در کنارت هستی بیرون آمده است.
آری، چگونه تو آرامش به من میدهی! برکت دهم برای این و گفتم پسر:
دانستن که وقتی در مصر بودیم، یوسف، عیسی و من. یک زن توسط شیطان تحریک شده و همچنین از حسادت زیبایی فراطبیعی من و فضیلتهایم مصرف شد.
این زن شروع به افترا زدن در محلههایی که زندگی میکردیم کرد.
صدای این افترا چنان بزرگ بود که بسیاری از مردم من را در خیابان فیزیکی حمله کردند.
همه چیز را با عشق تحمل کردم. و آنرا برای تو تقدیم کردم.
آری، حتی به چهرهام زدند.
تمامی اینها را برای تو تقدیم کردم.
دانستن که کار دشمن من بود. سپس با شدت به خدا دعا کردم و از او خواستم اگر ارادهٔ الهیش باشد، مرا سختتر در نظر بگیرد و اجازه دهد زنان دیگر بر من حمله کنند تا برای تو بیشتر رنج ببرم و آزارهای خود را برای تو تقدیم کنم.
آری. خدا پاسخ دعا من داد و به زنان اجازه داد تقریباً ۳ سال مرا بدتر رفتار کنند.
آری. خدا جواب دعای من داد و به زنان اجازه داد تقریباً ۳ سال مرا بدتر رفتار کنند.
همچنین بر من حمله کردند که مرا به زمین انداختند و اشیاء را روی من پراکنده کردند. همه اینها را برای تو پسرم تقدیم میکنم. پس اگر مادر دردناک شد، باید باور داشته باشید که عشق مادری شما هرگز از کنارت نخواهد رفت، زیرا تو فرزند آزارهای من هستی.
همیشه به عشق من اعتماد کنید و با پیامهایم پیش بروید تا همه را برساند، چون در نجات جانهایشان همواره خودتان را برای درجهای بسیار بالا از شرف در بیابان میسازید.
همیشه پسری که به تو دادم را دوست داشته باش، زیرا او بزرگترین نعمت زندگیات است. وی حقیقتاً توسط خدا خلق شده و توسط من در کوره دل پاک من شکل داده شد.
تا با تمام شوق آتش عشق من سرانجام عشق من، آتش عشق من را بشناسی و با این آتش یک روز به بیابان سرافیم که از عشق سوخته است برخواهی آمد تا خداوند و همچنین من مادرت، گرمای ابدی، شوق نرمی عشقتان را دریافت کنیم.
بله، با آن میخواهی آموختن تا مرا دوست داشته باشی، خدا را دوست داشتن، عاشق شدن: آتش عشقی بیپایان.
پس پسرم، سرانجام به من عشقت که در سراسر زمین جستجو کردم و تقریباً هیچ روحی پیدا نکردم خواهی داد!
و سپس عاشقتم در تو آرام خواهد شد و سرانجام آرامش یابد!
من شما را با عشق و همه فرزندان من مبارک میدهم.
بله، از فاطمه، از لا سالت و از ژاکارئی"
(مریم مقدسترین پس از لمس اشیاء مقدس): "چنانچه پیشتر گفتهام، هر جایی که یکی از این تسبیحها و اشیای مقدس میرسد، آنجا هستم با عشق پدر بزرگ معجزات خداوند را انجام میدهم.
من دوباره شما همه را برای خوشبختی مبارک میگویم.
به صلح خداوند بروید!"