ماریام با لباس سفید و عنوان مریم نازندهٔ لطف میآید. او میگوید: "تسبیح به عیسی در قداس مقدس باشد. امروز از تو دعوت میکنم، فرشتهام، تا ابعاد لحظه حاضر را بفهمی. این بسیار گسترده و جاودانه است. درون مفهوم لحظهٔ حال نجات یا گمراهیت شما قرار دارد. هنگامی که خودت را به محبت مقدّس در همین لحظه تحویل دهید، انتخاب نجات میکنید. برخی از بزرگترین ذهنهای تاریخ جهان نتوانستند آنچه امروز برای تو گفتهام را بفهمند. این سادهترین چیز است برای متفکر و روشنفکران. یک مفهوم بسیار متواضعتر برای غریبان است. اما به کودکان مانند حقیقت جستجویشان است. غذای گرسنگان و شادی قلب افسردهها است. لحظهٔ حال تا ابدیت میرسد و با تو به آسمان خواهد آمد وقتی که آن را به من تحویل دهی."
"من کسانی را رها نمیتوانم که حاضر هستند از طریق محبت مقدّس لحظهٔ حال را به من بدهند. این افراد واقعیاً وقف قلب بیعیب و نقص من شدهاند، زیرا در من زندگی میکنند و با مرا زنده هستند. اینان همان افرادی هستند که سریعترین راهی هستن تا به دل پسرم بروند که اراده الهی است."
"بیشتر ترس نکنید، یا ناراحت نباشید، یا چیزی در این دنیا جستجو نکند. امروز با تمام حقیقت به تو آمدهام. نزد دریاچه اشکهایم، رنجکشان را آرام میکنم، دل شکستهها را محکم و سرکشیدهها را تسلی میدهم. پس چه دیگر نیاز داری یا آرزو؟ برکت من برایت است."