"من عیسی هستم، متولد شده. من شما را دعوت میکنم تا برای یک لحظه بر این فکر کنید: بادبادکی که به رشتهای بسته شده است. رشته به چیزی متصل است و بادبادکی را پایین نگه دارد. همینطور قلب انسان وقتی در دلش وابستگی داشته باشد. هنگامیکه رشته قطع شود، کوچکترین بادبادک به آسمان میپرید و ناپدید میشود. من آرزو دارم که قلب انسانی از همه چیزها، افراد یا مکانهایی که آنرا پایین نگه دارند آزاد شود. زمانیکه روح این کار را انجام دهد و بندهای خود را بشکند، به آسمان پرواز خواهد کرد؛ ارادهٔ انسان ناپدید شده و روح با ارادهٔ الهی خدا متحد میشود."
"چرا من از زمان و فضا عبور کردهام تا این را بگویم؟ چون یک شدن با ارادهٔ الهی، بالاترین نقطه، عرض و عمق قدسیت است. آن اتحاد با عشق الهیم - قلب مقدس من است. زمانی خواهد آمد که هر روح برهنه شده و در برابر من ایستاده باشد. من هرکدام را مطابق اینکه چقدر خدا و همسایهاش را دوست داشتهاند قضاوت میکنم - نه دنیا. در همان لحظهٔ دقیقی، محبوبیت، ظاهر، ثروت و قدرت هیچ ارزشی نخواهند داشت."
"ارادهٔ الهی خدا عشق مقدس در این لحظه است. آن پناهگاه و نجات شماست. انتخاب کنید. من برایتان انتخاب میکنم."