در این روز، مادرم صدای مریم را شنید. همانند بار دیگر هیچ چیز ندیدم و نشنیدی، اما چند سوالی از مریم پرسیدم و او پاسخ داد:
پسر من عیسی با شما است. پسر من عیسی هر روز با شما است. پسری که دوست دارید را عشق بگیرید. او پادشاهتان است. او خانوادهتان را دوست دارد. برای شما همه چیز است. این پیامم به شماست: در نام پدر، پسر و روحالقدس. آمین!
ای مادر مقدس، چرا پیام خود را دیروز ساعت ۶ بعد از ظهر ندادید؟ آیا اکنون روزی مشخص شده یا وقتی که خواهم به شما سخن بگویم؟
پیامهایی که دارید را بخوانید هنگامیکه در دعا هستید. هر جا باز کنید پیام خواهد بود. زمانی با شما صحبت میکنم که لازم باشد. کافی دارید. نگران نباشید. پیغامها را روزانه بخوانید. تکرار میکنم: وقتی در دعا هستید. آمین. آمین...
سپس مریم به ما یک پیام مخفی برای کسی که میشناسیم داد و افزود:
شما همه فرزندان محبوبم هستید. پیغامهای من را با پخش آنها بین دیگران زندگی کنید.
چگونه میتوانیم آنها را پخش کنیم؟
با سخن گفتن دربارهام و پسرم عیسی. بله، فرزندان من، این است که میخواهم: بیشتر از این چیزی نیست. همانطور که دیدید دشوار نیست. فقط تلاش کنید و هیچ چیز دشواری نخواهد داشت. من ملکه صلح، مادر بشریت، مادر عیسی، پادشاهتان، دوستتان هستم. برای امروز کافیست. آمین...برکتام را بگیرید: در نام پدر، پسر و روحالقدس. آمین. شب بخیر!