بچههای عزیزم، امشب میخواهم شما را با عشق برکت بدم. تسبیح من، بچهها، برای شماست به عنوان نشانهای از عشق و نجات! دستشوید، بچهها، به تسبیح من و آنرا در هیچ وقت رها نکنید!!!
میخواهم شما را بفهمانم، فرزندان کوچکم، که بدون دعا، خاصه میسا و تسبیح، از دل پاکیزهام دور شدهاید!
به بچههایم اجازه ندهید دشمن گرد و غبار به چشمان شما بیندازد تا چشمهایشان کور شود و نمی�برید عشق من، اما. بچههای عزیزم، در را از دلهاشون برای من باز کنید.
من مادرت هستم! بیکرانم! هرگز خسته نخواهم شد انتظار تبدیل شما و درخواستی که به شماست درهایشان بگشایید تا من وارد شوم.
پیغامهای من، کلماتام، بزرگترین هدیهای است که میتوانم از جانب خدا به شما بدهم. خوششانساند کسانی که با عشق پیغامهایم را بشنوند!
میخواهم به شماست بگویم تا منو با عشق بشنوید؛ زندگیهای خواستهام را با عشق بیندازید؛ تبدیل شوید با عشق؛ جستجو کنید و خودتان رو در آغوش خدا بگذارید با عشق!
من مادر عشقام! من مادرم که رنج میکشم هزارانها از فرزندانش را در گناه مرگبار زندگی و مردن دیدار کنم، و بینجات به آتش جهنم محکوم شوند.
بچههای عزیزم، باید تحمل شهادت دیدن فرزندانت که روزانه به بارانها میروند تا در جهنم بمانند چون شما کم دعا کنید. چون روحهاشون را نمی�برید! چون ناز و نیستید کافی برای کمکم.
تبدیل شوید، بچههای عزیزم! تبدیل شوید! به من یاری دهید تا جهان رو نجات بدهم!
پایان را به من بدهید تا پیغامهایم همه راههاشون برسد! دستهایشان را به من بدهید تا همچنان فرزندانت رنجت و کمکم کنم! دهانشان را به من بدهید تا حق و پیغامهایم رو اعلام کنم! ذهنشان را به من بدهید که آنها را با روشنایی پر کنم و حکمت روحالقدس بر همه دلهاشون پخش شود!
دلهایشان را به من بدهید تا خانهی من بشوند! میخواهم در دلها، بچههای کوچکم، زندگی کنم همانگونه که یک روز در خانهٔ کوچیکم در ناظرت زندگی کردم. خانهام کوچیک بود، متواضع بود، هیچ چیز لوکس یا ظاهری نبود.
در دلهایتان، بچهها، همان چیزی که میخواهم! بسیار سادگی، بسیار تواضع، بسیار سخاوت، اینها هستند آنچه بیشتر دوست دارم! آماده باشید، بچهها، خانهی کوچک دل شما را دعوت کنید تا در آن زندگی کنم و من با حرکت خود از آسمان آمدهام، با فرشتگان مقدس، با نعمتهایم، با برکتهایم، با عشقم، و در دل شما زندگی خواهم کرد.
سعی کنید تا در قدسیتی زندگی کنید! میخواهم به شما آموزش دهم و کمک کنم که در قدسیت زندگی کنید، تا با من خوشحال در آسمان باشید، جایی که هر روز برایتان دعا میکنم و کلو خود را برای آمدن شما آماده میکنم.
کلوی من را از گناه نازیردهید، بچههای کوچک! خودتون رو از من جدا نکند! زندگیای پر از عشق بیاموزید! این است آنچه میخواهم به شما امشب بگویم. بترسید نه! در دشواریهایتان، در آزمونهایتان، کمک میکنم، کمک میکنم، صلح را برایتون دادهام!
امروز علامتی سلطنتی خود را بر پیشانی همهی بچههای من که اکنون اینجا هستند چاپ میکنم. شما، بچهها، الان با خونِ عزیز عیسی در کتاب زندگی ابدی نوشته شدهاید. کتابی که نامهای نجات یافتهها در آن است.
آنها را پوشاندهام و خانهی ( . ) آنها را با عشقم، با برکتم، و برای همهی شما. به اسم پدر، پسر، و روحالقدس.
در صلحِ خدا باشید. بوسهای برای تمامتان!"