عیسی با لباس قرمز و سفید میآید. او میگوید: "من عیسی هستم، قاضی و پادشاه، زاده از گوشت. امروز برای جشن گرفتن این زمان پس از قیام من آمدهام تا همراه شما باشیم. فهمید که فداکاری به وسیلهٔ اطاعت من در صلیب - ارادهٔ پدر - به شما رسید."
"پس امروز دربارهی اطاعت صحبت کنیم. برای فهمیدن اطاعت، ابتدا نافرمانی را بفهمید. نافرمانی عشق خود است، زیرا روح بیشتر از نظر خدا، بیشتر از دیدگاه کلیسا و بیشتر از نظر بالاترین مقام که خدا بر او گذاشتهاست به خودش علاقمند است."
"روحی نافرمانی میکند که فرمانها را اطاعت نمی�بر. همهی فرمانها برابر با قانون عشق مقدس هستند، زیرا آنها تمام دیگران را در برمیگیرند."
"روحی نافرمانی است که قوانین کلیسا را چالش میکند - حتی اگر تنها در دل باشد. این شامل همهی حکمهای کلیسایی دربارهٔ کنترل تولد، کشیشان زن، کشیشانی ازدواج کردهاند، لغو ازدواجها، بخشش گناهان و حضور واقعی من در اقرار است."
"امروز دربارهٔ این چیزها بسیار ابهام وجود دارد. بعضی به نام تشخیص قضاوت میکنند. حتی ظاهرهای مادرم نیز با سرعت قضاوت شدهاند. علیه قانون کلیسایی نیست که قبل از تحقیق و تأیید آنها، به این مکانهای را ببیند."
"اکنون دربارهی اطاعت به شما میگویم. وقتی کسی که بر تو حاکم است را اطاعت میکنید، همیشه ارادهٔ مقدس و الهی خدا را انجام میدهید. اطاعت مانند بادبان کشتی است که با بادی از تسلیم خود در امان باقی مانده و به امن به بندری رسیدهاست. یا مثل کفش روی پایت هست که جایی که ارادهاش آنجا رفتهاست. اطاعت پناهگاهیست - یک پوشش نعمت. این سایهی توبه روح است. برای غرورمندان سخت است که اطاعتی باشند."
"به من بیایید و در این و همهی فضیلتهای دیگر به شما کمک میکنم. تو را دوست دارم. تو را برکت خواهم داد."